در این پست ما به معرفی و آموزش لغاتی که در تجارت مورد استفاده قرار می گیرند این آموزش برای کاربران فارسی زبان می باشد.در صورتی که به لغات در زمینه تجارت علاقه دارید لطفا همراه باشید تا این 200 لغت را با هم بیاموزیم
AGM
مجمع عمومی عادی
AOB
هر قضيه ديگر
ASAP
در اسرع وقت
CEO
مدیر عامل اجرایی
CFO
رئیس امور مالی
EBIT
در امد قبل از بهره و مالیات
EBITDA
درآمد قبل از بهره، مالیات و استهلاک
ARPU
درآمد متوسط هر كاربر
CPU
هزینه هر واحد
WACC
میانگین وزنی هزینههای سرمایهای
LBO
تملک اهرمی
CAPEX
مصارف هزینه ای
CAGR
نرخ رشد متوسط مركب
YOY
سال به سال
GDP
تولید ناخالص داخلی
IPO
عرضه اولیه سهام
attn
براى توجه
B2B
معامله شركت به شركت
B2C
معامله شركت به مشترى
VAT
مالیات بر ارزش افزوده
R&D
تحقیق و توسعه
ETA
زمان رسيدن تخمين زده
TBD
تصميم خواهد گرفت
EOB
پایان کسب و کار
WFH
كار از خانه
an owner
مالک
an agent
عامل
capital
سرمایه
an investment
سرمایه گذاری
a consumer
مصرف کننده
commercial
تجاری
an attorney
وکیل
a professional
حرفه ای
a customer
مشتری
global
جهانی
a reform
اصلاحات
a credit
اعتبار
an income
درامد
an insurance
بيمه
a future
آينده
to earn
کسب کردن
to contribute
شرکت کردن
annual
سالیانه
a procedure
روش
a chairman
رئیس هیئت مدیره
a document
مدرک
a committee
کمیته
an exchange
تبادل
a colleague
همکار
an application
درخواست
corporate
مربوط به شركت بزرگ
a revenue
درامد شركت
to generate
تولید کردن
an investor
سرمایه گذار
a profit
سود
a fee
پرداخت
a debt
دِیْن
a bond
اوراق قرضه
to employ
استخدام کردن
a sector
قطاع
black market
بازار سیاه
blank cheque
چک سفید امضا
above board
مشروع
to break your back
زحمت كشيدن
piece of cake
خيلى آسان
calculated risk
خطر محاسبه
to call the shots
كنترل داشتن
can of worms
مجموعه ای از مشکلات
to be in cahoots with someone
در تبانى با شخص بودن
daylight robbery
قيمت بسيار بالا
dead cert
قطعى
dead duck
پروژه ترك شده
eager beaver
بیش از حد مشتاق
music to your ears
چيزى كه شما را خيلى خوشحال مي كند
easier said than done
گفتن آسان تر از انجام دادن است
elephant in the room
مشكل بزرگى كه هر كسى مي بيند ولى هيچ كسى در موردش صحبت مى كند
to have half a mind
قصد غير منتظره داشتن
to jump the gun
تصميم گرفتن با شواهد ناكامل
to make cold calls
تماس غیر مستقیم كردن
necessary evil
شر لازم
to paper over the cracks
پوشش كردن مشكلهاى بزرگ با راه حل های سطحی
from rags to riches
از فقر شديد به ثروت رفتن
to get the sack
از كار اخراج شدن
to sail close to the wind
كار كردن كه تقريبا غير قانوني است
finance
مالیه
to finance
سرمایه گذاری کردن
financial
مالی
a financier
متخصص مالی
a profit
سود
to profit
سود بردن
gross profit
سود ناخالص
net profit
سود خالص
a loss
زيان
to lose
زیان کردن
a share
سهم
an accountant
محاسب
a budget
بودجه
to budget
بودجه نوشتن
to trade
تجارت کردن
a trader
بازرگان
bitcoin
بیتکوین
a debt
دين
to owe
مدیون بودن
exchange rate
نرخ ارز
to invest
سرمایه گذاری کردن
an investor
سرمایه گذار
an investment
سرمایه گذاری
to lend
قرض دادن
a loan
وام
to borrow
وام گرفتن
interest rate
نرخ بهره
a market
بازار
the markets
بازارها
a bull market
روند بازار افزایشی
a bear market
روند بازار کاهشی
a hedge fund
صندوق سرمایهگذاری
a bond
اوراق قرضه
an investment trust
تراست سرمایهگذاری
a portfolio
سبد سهام
a strategy
استراتژی
high-risk
ریسک بالا
low-risk
ریسک پایین
a fund manager
مدیر مديریت دارایی
to outperform
موفق تر بودن
a return (on an investment)
بازده سرمایهگذاری
a dividend
سود سهام
the stock market
بازار سهام
a commodity
کالای اقتصادی
publicly traded
شرکت های بزرگ که سهام معامله میکنند
an algorithm
الگوریتم
insider trading
تجارت كارمند داخلى
accounts
حساب ها
technology
فناوری
information technology
فناوری اطلاعات
technical
تكنيكى
the internet
اینترنت
the web
وب
software
نرمافزار
hardware
سختافزار رایانه
a product
فراورده
a service
خدمت
to code
برنامه نويسى نوشتن
to design
طرح کردن
to build
ساختن
user experience
تجربه کاربری
user interface
واسط کاربر
agile development
توسعه نرمافزاری چابک
to iterate
تعدیل کردن
waterfall project management
مدل آبشاری
a project manager
مدیر پروژه
a software developer
توسعهدهنده نرمافزار
a graphic designer
طراح گرافیک
a team
تیم
a project
پروژه
a client
مشتری
a deadline
ضرب الاجل
a sprint
دوره كوتاه براى توسعه دادن نرم افزار
high-tech
بالافن
a specification
ذکر خصوصیات
a programming language
زبان برنامهنویسی
a browser
مرورگر وب
a compiler
کامپایلر
Github
گیتهاب
to commit
سپردن
to test
امتحان کردن
a communication tool
ابزار ارتباطی
a server
سرور (رایانه)
a back-end developer
لايه دسترسى به داده ها نرم افزار توسعه دهنده
a front-end developer
لایه نمایش نرم افزار توسعه دهنده
a bug
اشکال نرمافزاری
a bug report
گزارش اشکال
to prioritise
اوليت گذاردن
a wireframe
نمودار ساختار وب سايت
a website
وبسایت
e-commerce
تجارت الکترونیک
fintech
فناوری مالى
edtech
فناوری آموزشی
a database
پایگاه دادهها
secure sockets layer
لایهٔ سوکتهای امن
encryption
رمزگذاری
hacking
رخنه کردن
trade
تجارت
to trade
تجارتك كردن
International trade
تجارت خارجی
a currency
واحد پول
a fluctuation
نوسان
to fluctuate
نوسان کردن
to exchange
تبادل كردن
to barter
دادوستد پایاپای
a deal
قرارداد
an agreement
توافق
a contract
کنترات
to contract
کنترات کردن
to negotiate
مذاکره کردن
a negotiation
مذاکره
a border
مرز
to ship
حمل و نقل كردن
air freight
حمل و نقل هوایی
an agent (a buying agent)
عامل خرید
a tariff
فهرست ماليات بر کالای وارده و صادره
a tax
مالیات
value added tax
مالیات بر ارزش افزوده
to tax
مالیات بردن
an importer
وارد کننده
an exporter
صادر کننده
to import
وارد كردن
to export
صادر كردن
an import
کالای وارده
an export
کالای صادره
goods
محصولات
to manufacture
ساختن
to transport
حمل و نقل كردن
a shipment
محموله
a consignment
ارسال
a consignee
كسى كه ارسال مي گيرد
customs
گمرک
a duty
ماليات بر کالای وارده
a delivery
ارائه
a discount
تخفيف
a broker
واسطه معاملات بازرگانی
a license
پروانه
free trade zone
منطقه آزاد تجاری
freight forwarder
فرستنده حمل و نقل
a quota
سهمیه
a bill of lading
بارنامه
customs officer
مامور گمرک
to inspect
تفتیش کردن
to seize
ضبط کردن
موتور برق چیست و چگونه کار میکند؟
تجربه ای جالب با معاملات باینری آپشن